مصرف کنندگان چگونه در برابر تبلیغات تسلیم می شوند
روند پیشرفت های نظری را در حوزۀ ترغیب میتوان به چهار مرحله تقسیم کرد در مرحله اول این روند نظریه هایی قرار دارند که در آن ها فرض میشود که ترغیب مصرف کننده مستلزم این است که او استدلال های متقاعدکننده درون ارتباط را فراگیرد مثل نظریه تقویتی بیل مدل پردازش اطلاعات مک گوایر بر خلاف برخی از بینش های ارزشمند در نهایت به علت ناکامی مداومشان در فراخوانی استدلال های پیامی مرتبط با گستره ترغیب رد شدند مدل پاسخ شناختی نمایندهٔ مرحله دوم است در این مدل یادگیرنده منفعل استدلال ها با واکنش دهنده و پاسخ دهندۀ فعالی جایگزین میشود که در عین سکوت با برقرار کننده ارتباط وارد بحث شده و با استدلال های تأیید کننده یا مخالف به استدلال های موجود در ارتباط پاسخ میدهد این مدل همچنین در بردارندۀ این فرض انگیزشی است که میزان تمایل فرد به تفکر دربارۀ پیام و شرکت جستن در این گفت و گوی صامت درونی به ارتباط شخصی آن ها با مسئله مطرح شده در ارتباط بستگی دارد این نظریه در نهایت کامل و به صورت نظریه های پردازشی دوگانه ترغیب درآمد نظریه پردازشی دوگانه ترغیب نمایندۀ مرحلۀ سوم است در نظریه های مذکور این فرض رد میشود که پذیرش استدلال های پیام همواره بر مبنای پردازش نظام مند صورت می گیرد طبق این دو نظریه دریافت کنندگان گاهی میانبرهایی میزنند و موضع پیشنهادی برقرار کنندۀ ارتباط را بدون تفکر دربارهٔ استدلال های آن میپذیرند یا رد میکنند علاوه بر این نظریه های پردازش دوگانه عوامل تعیین کننده شدت پردازش پیام را نیز مشخص کرده و بنابراین شرایطی را که در آن تغییر نگرش با تفکر مرتبط با پیام انجام میشود تعیین میکنند شواهد تجربی فراوانی این فرضیه را تأیید میکنند که دریافت کنندگانی که توانایی و انگیزه پردازش دارند با بررسی دقیق استدلال های پیام دربارۀ پذیرش یا رد موضع پیشنهادی ارتباط تصمیم گیری میکنند این در حالی است که افرادی که توانایی یا انگیزه کافی برای پردازش نظام مند آن پیام ندارند به نشانه های اكتشافی اعتماد میکنند مثل اعتبار فرد برقرار کننده ارتباط با کشور مبدأ مدل یگانه نمایندۀ مرحلۀ چهارم است که در آن فرض نظریه پردازش دوگانه مبنی بر وجود ارتباط الزامی بین میزان توانایی و انگیزۀ پردازش و نوع نشانه استفاده شده رد می شود پردازش نشانه های به اصطلاح اکتشافی معمولا ساده تر است و این نشانه ها اعتبار کمتری در مقایسه با استدلال های پیامی دارند اما این یک قاعده کلی نیست در برخی موارد نشانه های اکتشافی قوی و استدلال های پیامی ضعیف هستند علاوه بر این همان طور که نظریه پردازان نظریه پردازش دوگانه هم پی برده بودند اگر استدلال های پیامی اجازه نتیجه گیری شفاف و قطعی را درباره موضع پیشنهادی ارتباط به دریافت کنندگان ندهد حتی با انگیزه ترین و تواناترین افراد هم به اشاره های اکتشافی اعتماد می کنند نقطه قوت مدل یگانه در این است که توجیه کنندۀ همۀ یافته های پژوهش هایی است که طبق مدل پردازش دوگانه انجام شده اند ضعف این مدل در این است که پیش بینی های تجربی کمی را ارائه کرده است که از منظر منطق مدل پردازشی دوگانه نمیتوان آن را توضیح داد بنابر این اهمیت مدل یگانه بیشتر در وضوح نظری آن است تا قدرتش در گشودن یا یکپارچه کردن قلمروهای کاملا جدید پژوهش های تجربی در آخرین بخش این فصل به بحث دربارۀ استراتژی هایی پرداخته ایم که بازاریابان برای مواجهه با بزرگترین ضعف تبلیغات به کار میبرند ضعف مذکور این است که وقتی دریافت کنندگان پیام های تبلیغاتی به نیت ترغیبی تبلیغات پی میبرند در برابر متقاعد شدن مقاومت بیشتری نشان میدهند بازاریابان برای رفع این مشکل سه استراتژی ایجاد کرده اند این سه استراتژی عبارت اند از استفاده از ارتباطات دوسویه مکان یابی محصول و حامی گری در ارتباطات دوسویه تلاش بر این است که با تصدیق برخی کاستی های جزئی محصول تبلیغ بیطرفانه به نظر برسد این استراتژی اگرچه سبب افزایش اعتماد مصرف کنندگان به ادعای مثبت تبلیغات دربارۀ آن محصول میشود شواهد اندکی مبنی بر این وجود دارد که این استراتژی بتواند منجر به مثبت تر شدن نگرش ها به آن محصول شود مکان یابی محصول نوعی تبلیغات در جامه مبدل است که در آن شخصیت های اصلی فیلم یا برنامهٔ تلویزیونی از محصول خاصی استفاده میکنند يا تظاهر میکنند که از آن محصول در خانه یا محل کارشان استفاده میکنند اگر مکان یابی محصول هوشمندانه به کار گرفته شود میتواند باعث بهبود قصد خرید و نگرش بینندگان به آن برند شود و در نهایت حامی گر تلاش میکند با مطرح کردن برندی به عبارت دقیق تر تولید کننده آن برند در یک برنامه تلویزیونی یا رویداد مثبت و محبوب نگرش مردم به آن برند را بهبود بخشد بدون اینکه بررسی نظام مندی درباره ارتباط نظری بین نگرش به برند قصد خرید و رفتار خرید انجام شود