تعریف سازمان : سازمان واحد اجتماعی آگاهانه هماهنگ شده ای است که از دو یا چند نفر تشکیل میشود و در چارچوب وظایفی نسبتاً مستمر برای تحقق هدفی مشترک یا مجموعه ای از اهداف تلاش می کند به هر بنگاهی که در چارچوب تعریف فوق می گنجد اعم از نوع فعالیت بزرگ یا کوچک و دولتی یا خصوصی بودن آن سازمان اطلاق میشود
اجزا و عناصر تشکیل دهنده سازمان
سازمان با مجموعه اجزای خود اعم از سرمایه های انسانی و مادی فرهنگ ساختار کند
راهبردها محیط و فن آوری است که به عنوان یک شخصیت حقوقی واقعیت پیدا میشود سازمان در نقش یک موجود زنده در طول حیات خود رشد و توسعه و یا ایستایی و رکود را تجربه مینماید باید توجه داشت که سازمان بسیار پیچیده تر از آن است که اصولی از این دست که بر شمرده شد برای تبیین آن کافی باشد لذا مدلی متشکل از همه عناصر تشکیل دهنده سازمان ارائه میشود که البته این مدل هم داعیه قطعیت و منحصر به فرد بودن نخواهد داشت
در این شکل اجزای ششگانه سازمان در ارتباط تعاملی و تاثیر و تاثر متقابل با یکدیگر قرار دارند این اجزا در هر مرحله از چرخه عمر سازمان ویژگی هایی متناسب با آن مرحله را دارند و با گذر سازمان از مرحله ای به مرحله دیگر تحولاتی در آنها پدید می آید در ادامه به تبیین اجمالی هر یک از اجزا و عناصر سازمان میپردازیم:
۱ ساختار
ساختار سازمان متضمن سیستم ها و فرایندهاست و با تدوین سیستم ها اعم از پرسنلی مدیریتی توسعه ای و عملیاتی از یکسو و تعریف فرایندهای انجام امور در بخش های مختلف سازمان از سوی دیگر ساختار سازمانی شکل میگیرد در بحث مدیریت منابع انسانی سیستم های مدیریتی پرسنلی و سیستم های توسعه منابع انسانی از اهمیت ویژه ای
برخوردار هستند.
۲ رسالت و مأموریت
بیانیه رسالت از اجزای مهم سازمان است و در تشخیص مطلوب بودن یا نبودن توسعه سازمانی خاص مرجع مهمی به حساب می آید نبودن آن مشکل برداشت های متفاوت مجموعه را موجب می شود بیانیه باید متضمن رسالت اصلی ارزش ها و راهبردهای سازمان باشد و به طور روشن و کوتاه تدوین شود و در عین حال بدون تمرکز بر اهداف و منافع گروه خاص همه ذینفعان سازمان را پوشش دهد
3 راهبردها
راهبردهای یک سازمان از راهبردهای کلان بنگاه راهبردهای کسب و کار و راهبردهای منابع انسانی تشکیل میشود
راهبردهای کلان
راهبردهای کلان بنگاه غالباً از یک سو با سیاست ها و راهبردهای ملی و از سوی دیگر با اهداف و رسالت های خود بنگاه در ارتباط هستند و با توجه به چشمانداز تعیین شده برای بنگاه و در چارچوب سیاست های صنعتی خدماتی مرتبط با زمینه فعالیت آن تدوین میشوند
راهبردهای کسب و کار
راهبردهای کسب و کار در چارچوب راهبردهای بنگاه تعریف و تدوین می شوند این راهبردها مسیر حرکت شرکت را در محیط خود برای نیل به مزیت رقابتی پایدار تعیین می کنند و نشان میدهند که سازمان چگونه باید در درازمدت منابع مهم خود را تخصیص دهد در این تعریف راهبردهای بنگاه نقش اساسی دارند و خط راهنما به حساب می آیند
راهبردهای منابع انسانی
راهبردهای حوزه منابع انسانی نیز براساس راهبردهای کسب و کار و راهبردهای بنگاه و در راستای آنها تعریف و تدوین میشوند راهبرد منابع انسانی با تصمیمات اساسی مربوط به نحوه به کارگیری و بهسازی کارکنان روابط موجود بین مدیریت و افراد تحت سرپرستی آنها و نحوه مدیریت سازمان بر منابع انسانی خود سر و کار دارد فلسفه وجودی راهبری منابع انسانی حمایت از تحقق راهبرد کسب و کار است این حمایت هم به صورت انفعالی و هم آینده ساز صورت میگیرد انفعالی از این نظر که راهبردهای تجهیز منابع بهسازی پاداش روابط کارکنان انگیزش و تعهد را باید براساس ارزیابی راهبرد کسب و کار و دلالتهای ضمنی تدوین کرد آینده ساز به این معنا که باید در راستای به حداکثر رساندن ارزش افزوده منابع انسانی تلاش کرد یک رویکرد آینده ساز نقاط قوت منابع انسانی را به نحوی مشخص میکند که براساس آن بتوان برای کسب و کار راهبردهای مربوط به نحوه استفاده از نقاط قوت و نحوه توسعه آن را فراهم آورد
۴ فن آوری
سازمانها برحسب نوع و شیوه های فعالیت خود سنتی یا مدرن بودن سیستم ها تجهیزات ماشین آلات از درجه فن آوری خاص خود برخوردارند میزان پیچیدگی فعالیت های یک سازمان از نظر فنون و دانش مورد نیاز برای انجام آن فعالیت ها در تعیین درجه فن آوری نقش اساسی دارند فن آوری، از طریق به کارگیری شیوه های نوین تولید و توزیع اطلاعات بر ساختار فرهنگ و تاثیر میگذارد و محدودیتهای فنی سازمان را مرتفع می کند فن آوری در سازمان ها با جهانی و رقابتی شدن سازمان رشد و توسعه مییابد و شامل ابعادی چون سخت افزار نرم افزار مغز افزار و دل افزار است.
۵ محیط سازمان
سازمان علاوه بر تاثیرپذیری از محیط خارجی و حاکم بر آن به ویژه از نظر راهبردهای کلی صنعتی خدماتی موضوع فعالیت خود محیط داخلی یگان ها را نیز در طول دوران فعالیت خود توسعه میدهد محیط درون سازمانی متشکل از محیط فیزیکی و روان شناختی است که ضمن تاثیر پذیری از دیگر اجزای سازمان بر اجزای مذکور تاثیر متقابل نیز می گذارد محیط فیزیکی سازمان را فضای سازمان محوطه ساختمان ها تاسیسات تجهیزات و چیدمان ماشین آلات و واحدها شکل میدهد و برحسب میزان تناسب یا عدم تناسب خود با فعالیت های سازمان و دیگر اجزای تشکیل دهنده آن میتواند منشاء اثرات مثبت یا منفی باشد
محیط روان شناختی سازمان یک مقوله تکوینی است و در طول دوران فعالیت سازمان برحسب روش ها و رویکردهای معمول در سازمان سبک های مدیریتی نوع ارتباطات درون سازمانی و عوامل تاثیرگذار دیگر شکل میگیرد شادابی و انگیزه مندی یا بی انگیزگی و ملالت کارکنان که خود از پیامدهای یک محیط فیزیکی و روان شناختی مطلوب یا نامطلوب در سازمان است نیز متقابلاً بر محیط روان شناختی آن تاثیر می گذارد
۶ فرهنگ سازمان
مجموعه ارزش های سازمانی باورها و رفتارهای سازمانی فرهنگ یک سازمان را شکل میدهند و پایبندی افراد سازمان به این مقوله هاست که به سازمان و افراد آن هویت یگانه میبخشد این هویت از یک سو افراد یک سازمان را از افراد دیگر سازمان ها قابل تفکیک میسازد و از سوی دیگر در شکل گیری چشم انداز راهبردها سیاست ها رسالت ماموریت ها و اهداف سازمان نقش تعیین کننده ایفا می کند