چرا تصمیمات درستی نمیگیریم؟
در طول زندگی روزانه هزاران بار تصمیم میگیریم ، از تصمیم های کوچکی مثل انتخاب بین چای یا قهوه تا تصمیمات مهم تری مثل انتخاب همسر. اما هر گاه به دلایلی فکر کردیم تصمیمان درست نبوده و سرخورده شدیم به دنبال این بودیم که بفهمیم چه چیزی باعث شده توانایی تصمیم گیری ما دچار اختلال شود.
دلایل زیر از شایع ترین علت های ناکارآمدی تصمیمات است:
تصور می کنید تصمیماتتان باید حداکثر کار آمدی را داشته باشند
خیلی از ما تصور می کنیم تصمیم گیری کارآمد یعنی اینکه در لحظه تصمیم بگیریم . اما این تصور غلط باعث می شود از مسئله اصلی یعنی تصمیم گیری برای حل مسئله و مشکلمان باز بمانیم. تصمیمات لحظه ای گرچه در بسیاری موارد می توانند کارآمد واقع شوند اما در تصمیمات مهم، عجول بودن تنها باعث میشود تصمیماتی بدون پایه و اساس محکم و منطقی بگیرید که عموما هم منجر به پشیمانی میشوند. در تصمیم گیری های مهم اجازه دهید برای لحظه ای مکث کنید. این مکث و تردید آگاهانه به شما اجازه میدهد تا شرایط را بررسی کرده و به چالش بکشید. در این لحضات پرسیدن این دست از سوالات کمک می کند تصمیمات بهتری بگیرید:
1- این تصمیم چه تاثیراتی بر روی اهداف والویت های من در زندگی دارد؟
2- آیا تصمیمی که میخواهم بگیرم ناشی از الگوهای رفتاری من است؟
3- آیا برای اینکه بهتر تصمیم بگیریم باید اطلاعات و دانش بیشتری کسب کنم؟
مشورت کردن در تصمیم گیری ها را کاری بیهوده قلمداد می کنید
در هر صورت تصمیم گیری نهایی چه درست باشد و چه غلط بر عهده شخص خودتان است اما نمی توانید تاثیر مشورت در تصمیم گیری صحیح را نادیده بگیرید. هرچقدر هم فکر کنید منظقی و عاقل هستید باید کمی این طناب تک بعدی بودن را شل کنید و اجازه دهید دیگران زوایای دیگری از مسائل را به شما نشان دهند. اگر هنوز هم فکر می کنید خودتان به تنهایی منطق کافی برای تصمیم گیری درست و عاقلانه را دارید باید بدانید روانشناسانی مثل آموس تروسکی و دنیل کارمن (Amos Tversky and Daniel Kahneman) هم ثابت کرده اند که هرچقدر میخواهیم باور کنیم اما در واقع هیچ یک از ما منطقی نیستیم همه ما دنیا را از پشت عینک کثیف تجربیات و احساسات گذشته نگاه می کنیم. این که تصور میکنید دیگران نباید در تصمیمتاتان دخالت کنند به هیچ عنوان صحیح نیست. تصمیمات مهم شما تاثیرات اجتناب ناپذیری بر روی زندگی اطرافیانتان دارد. لحظاتی عینک گذشته را از چشمانتان بردارید بگذارید چیزها را بدون قضاوت و همانطور که هستند ببینید. تنها در این حالت است که می توانید آنچه را که صحیح است تشخیص دهید.
به غرایز خود بیش از حد بها می دهید
مشکلی پیش نخواهد آمد اگر در تصمیمات روزمره مان گاهی هم به غریزه خود اعتماد کنیم چون معمولا نتیجه آن شگفت انگیز خواهد بود. اما در تصمیمات مهم زندگی ، همان دوراهی های ناشناخته ای که هر کدام مسیر و مقصد جدیدی برایمان رقم می زند. آیا درست است قدرت تصمیم گیری شناختی را نادیده بگیریم و بازهم به غرایز خود که از تعصبات و حافظه معیوب انسانی نشات می گیرد ، اعتماد کنیم؟ قدرت تصمیم گیری صحیح زمانی خود را نشان می دهد که در یک فضای وسیع شناختی از اطلاعات و نگرش های تازه قرار گیرد و به جای تکیه بر غرایز، که عموما به نتایج تکراری منجر می شود به بینش خود اعتماد کنیم. در حقیقت یک تصمیم گیری صحیح، یک تصمیم گیری همه جانبه است که در آن اطلاعاتی که در اختیار داریم را آنالیز میکنیم ، کمی بعد پایمان را فراتر از دایره امن خود گذاشته اجازه ورود اطلاعات تازه به مغزمان را میدهیم و میگذاریم اطلاعات به شیوه جدید تری پردازش شوند. بگذارید با یک مثال این داستان را ساده تر کنیم تصور کنید قرار است یک ماشین بخرید، ممکن است فکر کنید با کمی تحقیقات و صحبت با یک دلال ماشین و در آخر چانه زدن های معمول می توانید یک ماشین با قیمتی مناسب خریداری کنید اما همین جا مکث می کنید وسعت دید خود را کمی بیشتر می کنید، سایت های مختلف را بررسی میکنید ، از دوست و آشنا و متخصصان کمک می گیرید با دلال های بیشتری صحبت میکنید ، و ناگهان ماشین های جدید تر پیشنهاد های بهتری را پیش روی خود میبینید. اما توجه کنید که منظور از دید وسیع داشتن به هیچ و جه تعلل در تصمیم گیری یا سردرگم شدن نیست بلکه نشان دادن راه صحیح به شماست.
منبع:
Harvard Business Review
با اقتباس از مقاله :
Myths About Decision-Making